به گزارش قدس خراسان، هفتمین نشست از سلسله جلسات تخصصی دیوار چهارم با نقد و بررسی نمایش پروانه الجزایری به کارگردانی علی عبداللهی شامگاه چهارشنبه 24 خردادماه در مشهد برگزار شد.
جمال طوسیفر در ابتدای این نشست بیان کرد: در جامعه شناسی ما واقعیتهای جامعه را عریان بیان میکنیم و از کنار آن رد میشویم. هنر گام دومی است که میتواند در کنار رشتههای علوم انسانی قرار بگیرد و واقعیتها را نمایش بدهد.
این جامعه شناس و پژوهشگر ادامه داد: از هنرمندان خواهش دارم که به سمت سوژههای اجتماعی بیایند. اگر قرار بود مسائل در قالب مقاله و کتاب حل بشوند، تا به حال حل میشدند. تئاتر میتواند این جای خالی را پر کند. تئاتر میتواند رویکرد خوبی باشد از باب مداخله برای حل مسائل اجتماعی. دستاورد تماشای این نمایش برای من این بود که فهمیدم میشود با کمک هنرمندان استان و مشهد گره محکمی بین جامعه شناسی و تئاتر زد.
وی افزود: من در این تئاتر بحث یاس، مهاجرت، کنشهای اجتماعی و مشکلات اقتصادی را دیدم که به نوعی محورهای اساسی نمایش و مسائل روز جامعه بودند. من هزاران کار میدانی دارم که هرکدام میتواند یک سوژه خوبی برای تئاتر باشند. من واقعیتهای اجتماعی را به صورت عریان در تئاتر دیدم که برای من جامعه شناس ایده بسیار خلق کرد.
متن نمایش جلوتر از کارگردانی است
در ادامه این نشست، جواد اشکذری درخصوص نمایشنامه این اثر که سالها پیش توسط پیام لاریان نوشته شده است بیان کرد: سالها قبل من این متن را خواندم، متنی بود که همه چیز را برای کارگردانی ایجاد کرده بود. ما با اثری دراماتیک اما کاملا شبیه زندگی روبهرو هستیم. لایههای مختلف زندگی در این تئاتر به نمایش درآمده است.متن نمایش متعلق به حدود 10 سال پیش است تما حتی برای 10 سال بعد هم کاربرد دارد.
این منتقد و روزنامهنگار ادامه داد: تم نمایش قضاوت و موقعیت درام آن مرگ است. درواقع نمایش با مرگ یکی از شخصیتها به دو بخش تقسیم میشود. باتوجه به تکنیک شکستن زمان که در اثر استفاده شده، متن را جلوتر از کارگردانی میبینم. کارگردانی بسیار مبتنی بر متن است یا به نوعی محافظه کاری در کارگردانی دیده میشود. کارگردان میتوانست وارد فضای جدیدتری هم بشود. ما آدمها را شبیه هم میبینیم اما میشد در میزانسن بهتری به آنها پرداخته شود.
وی افزود: نمایش همانطور که شروع شد پایان مییابد و این نکته از نقاط قوت ان است که نوعی نگاه ابزوردی در بطن آن وجود دارد. با این حال سوالات زیادی وجود دارد که نه در متن و نه در اجرا به آن پاسخ داده نمیشود.
اشکذری ادامه داد: در بحث طراحی صحنه، باید فضایی ایجاد میشد تا شکستن زمان را بیشتر در آن میدیدیم و این نکته به نظرم رعایت نشده است. میشد از فضای مدرنتری استفاده کرد؛ از طرفی رنگهای استفاده شده در صحنه با متن هم همخوانی ندارد.
انتخاب بازیگرها هوشمندانه بود
محمد مداححسینی نیز در بخشی از این نشست بیان کرد: انتخاب این نمایشنامه نشان از هوشمندی عبداللهی دارد. نسل سوم برخلاف نسل دوم نمایشنامه نویسان بعد از انقلاب، دوباره به واقعگرایی برگشتهاند.
دبیر نشست نقد و بررسی نمایش پروانه الجزایری افزود: همیشه در مقابل متنهایی که گفتوگو پیش برنده کنش هاست، کارگردان به حداقل تغییر مکانی میرسد و پلات پیچیده نیست. به همین خاطر کارگردانی این مدل اثرها بسیار سخت است. علی عبدالهی از متن عقب میماند و در طراحی صحنه تجلی آن دیده میشود. یکی از نقاط ضعف نمایش را استفاده از موسیقی میدانم که با لحن نمایش ناهمخوان است؛ فضای فولکلور روایت نمایش را به هم میزند. طراحی صحنه دست کارگردان را تا حد زیادی بسته است. همین طراحی گلوی نمایش را گرفته و نمیگذارد نفس بکشد.
وی تأکید کرد: انتخاب بازیگرها هوشمندانه بود. تعدادی از آنها میتوانند در تاریخ تئاتر مشهد ماندگار باشند.
اولین دغدغه من فهم نمایش یرای مخاطب عام بود
در ادامه کارگردان نمایش پروانه الجزایری از نظر کارشناسان و منتقدان تشکر کرد و افزود: طبق بازخوردهایی که گرفتم، انچه از نمایش انتظار داشتم را بدست اوردم. بازیگرها انچه من انتظار داشتم را ارائه دادند.
علی عبدالهی ادامه داد: سختی کار من اول از همه فهم نمایش بود. به عنوان یک دغدغه اجتماعی، مخاطب اصلی من عام جامعه هستند. اولین دغدغه من فهم نمایش توسط محاطب عام بود و اینکه تماشاچی متوجه روند نمایش شود.
وی افزود: هنوز هم من در فیلم و تئاتر، صرفا نمایش دغدغهها را دیدم نه راه حلها را اما به شخصه دوست دارم به سمت نمایش راهحل پیش برویم.
عبدالهی درخصوص طراحی صحنه نمایش بیان کرد: این فضا عامدانه ازاردهنده طراحی شدهاست. فضایی گرفته که شخصیتها نمیتوانند از آن فرار کنند. این نمایش، نمایش به شدت سنگینی است و طراحی صحنه به نظرم باید به همین شکل باشد تا بتواند این گرفتگی را به مخاطب منتقل کند.
نظر شما